سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در فتح قلعه خیبر

شاعر : قاسم صرافان
نوع شعر : مدح
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : مثنوی

شير می‌چرخيد با شمشير در ميدان عشق            هر سر بی‌عشق را می‌ريخت اين طوفان عشق

ای که خود را پيش شمشير دو دم آورده‌ای            هر چه سر آورده باشی باز کم آورده‌ای


تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟            کاش می‌فهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟

واقعاً با شیر حق جنگیدن از خوش باوری‌ست            پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی‌ست

ذوالفقار است این که می‌چرخد علی گویان و مست            چون نباشد مست؟ چون می‌گیردش حیدر به دست

بس که در دست علی گشته‌ است مجنون ذوالفقار            گاه چرخی هم اضافی می‌زند بر گرد یار

بی‌دلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت            هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت

غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار            دور مولایش نگشت اینقدر الاّ ذوالفـقار

دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ            گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بی‌درنگ

در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت            قلعۀ بی‌در علی گویان و خیبر در سکوت

گاه لشکر، دست حیدر را تماشا می‌کنند            گاه آن دیـوارِ بی‌در را تـمـاشا می‌کـنـند

بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش            قلعه‌ها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش

قلعه‌ها حیران شدند و خیبری‌ها، حیدری            یافـتـند آنجـا درِ تـوحـید را، در بی‌دری

نقد و بررسی